مجله اینترنتی ندا آنلاین:
همینجا یعنی درست در نقطهای که فکر میکنیم همهچیز در دایره تکرار افتاده، هیچچیز جذابی در دنیا وجود ندارد و اژدهای هفتسری به اسم روزمرگی همه ثانیههای مارا احاطه کرده هست. اغراق اگر نکرده باشیم، این تجربه مشترک یکبار که نه، سالی چندین بار برای هر کدام از ما اتفاق افتاده و ثمرهای جز احساس بیهودگی برای ما ندارد.

اما لابهلای همین احساس مشترک که مردم کشور ما زیاد به آن دچار میشوند، انجمنی راه افتاده به نام انجمن اوقاتفراغت که قرار هست آدمها را از شر روزمرگی نجات دهد. البته نجاتپیداکردن از روزمرگی به این راحتیها نیست اما اگر قرارباشد راهی پیدا کنیم تا در دایره روزمرگی نیفتیم، بدونشک یکی از این راهها برنامهریزی برای اوقاتفراغت هست. گزارش پیشرو جزییاتی هست درباره انجمن اوقاتفراغت که قرار هست کارهای هیجانانگیزی زیادی انجام دهد.
رابطه مستقیم کیفیت زندگی و حال خوب
سهسال پیش بود که انجمن اوقاتفراغت با ایدههای جذاب راهاندازی شد. ایدههایی که قرار بود هر کدام از آنها راهی باشد برای اینکه مردم حال بهتری داشته باشند. گروه هدف هم تمامی کسانی بودند که در ایران زندگی میکردند.
بعد از فرازوفرودهای زیاد بالاخره انجمن راهاندازی شد. هومن رازدار که درحالحاضر مدیرعامل انجمن اوقاتفراغت هست درباره حوزه کاری این انجمن میگوید: انجمن در حوزههای مختلف که ذیل مسائل مربوط به اوقاتفراغت هست کار میکند.
یکی از اهداف این انجمن این هست که مردم حال خوبی داشته باشند و بتوانند از زمان آزاد خودشان استفاده درست کنند. ما معتقدیم که ریشه حل بسیاری از مشکلات در کشور به اوقاتفراغت گره خورده هست.
اوقاتفراغت یکی از مهمترین کارکردهایش بحث کیفیت زندگی و سبک زندگی هست. کیفیت زندگی رابطه مستقیمی با حال خوب مردم دارد. اگر قرار باشد در این حوزه کار کنیم پس باید در حوزه انسجام خانواده و آشنایی و شناخت برای اشتغال هم کار کنیم.
باید برای فرهنگ استعدادسنجی و استعدادیابی هم کار کنیم. باید فاصله بین نسلها را کاهش دهیم و سعی کنیم مشکلاتی را که در حوزه اوقاتفراغت هست، با تعامل با سازمانهای مختلف رفع کنیم. بالاخره ما معتقدیم که اوقاتفراغت به کاهش جرم و بزه در مملکت کمک میکند.
اگر مردم بلد باشند از اوقاتفراغتشان استفاده کنند کمتر به سمت استفادههای ضداجتماعی از وقتشان میروند و کمتر افسرده میشوند. یکی از کارهای مهمی که انجمن درنظر دارد، بحث ترویج موضوعاتی مثل بازی، قصهگویی، فعالیتهای گروهی و… هست که باعث جمعشدن آدمها و خانوادهها در کنار همدیگر میشود. ما بنا داریم برای کمشدن فاصلههایی که به دلیل گسترش تکنولوژیهای جدید مثل موبایل و… ایجاد شده، قدم برداریم.

آدمها ظرفی هستند با چند لایه متفاوت
اما اوقاتفراغت دقیقا کجای زندگی ما قرار دارد؟ اصلا خانوادهها به چنین موضوعی اهمیت میدهند یا فکر میکنند اوقاتفراغت در زندگی ماشینی و سخت این روزها معنای چندانی ندارد؟ واقعیت این هست که آدمها شبیه به ظرفی هستند که از انواع و اقسام مواد تشکیل شده هست.
لایههای این مواد مایع و جامد، روی هم ردیف میشوند و با تکاپوی روزانه آدمی، هزار بار اختلاط پیدا میکنند. اما بالاخره ساعتهایی پیدا میشود که یک گوشه آرام بگیرند و همه چیز مثل دریایی که بعد از طوفان، خستگیدر میکند در سکوت استراحت کند. هومن رازدار، این لحظات آرامش را شبیه به اوقاتفراغت میداند.
آنطور که او میگوید آدمی میتواند شبیه به این ظرف پر از ماده و خروشان باشد و زمانهایی را به آرامش سپری میکند. در این فاصله زمانی هست که لایههای مواد گوناگون از هم جدا میشوند و سبکترین آنها بالاتر از بقیه مواد میایستد.
این ماده سبک شباهت زیادی به فراغت انسان دارد. با آگاهی از این الگو میتوان برای لحظات آرامش و فراغت انسان نقشهای ترسیم کرد، چون قرار هست در این لحظات یک هدف مشخص، انسان را به تعالی بیشتر برساند.
اینکه مسیر این تعالی چگونه آغاز میشود و از کجا میگذرد در سخنان رازدار مشخص میشود. او میگوید از آنجا که فراغت، فصل نمیشناسد، بنابراین در تمام روزهای سال، جاری هست. به همین خاطر نمیتوان به آن مانند یک پروژه نگاه کرد.
در عوض فعالیتهای فراغتی از خصوصیاتی بهرهمند هستند. در درجه نخست هدف از انجام آنها مشخص هست و در مرحله بعد منجر به رشد، آگاهی، شادی و شادابی میشوند. این فعالیتها در حالت ایدهآل به رشد میانجامند و کمک بزرگی برای دچار نشدن به روزمرگی میکند.

٨ ساعت کار نیاز به ٢٠ دقیقه تفریح دارد
همه ما وقتی به روزمرگی دچار میشویم از شادی فاصلهمیگیریم. شاید عجیب بهنظر برسد که واژه شادی را با پاسخدادن به سوالات ذهن معنا کنند. اما وقتی این پاسخ، معنایی گستردهتر از پرسش را دربربگیرد ابعاد توصیف شادی بهتدریج واضح میشوند.
رازدار معتقد هست برای واژه شادی میتوان یک تعریف ریاضی ارایه داد درحالیکه شادبودن یک مفهوم روانشناختی هست. او میگوید تنها مسیر بروز شادی، پاسخ به سوالات موجود در ذهن انسان هست.
طبق این تعریف، انسان با هیچ مکانیسمی شاد نمیشود مگر آنکه به سوالات ذهنش پاسخ دهد. در این تعریف، سوالکردن را به مفهومی گستردهتر از پرسش معنا کردهاند. پاسخی که برآوردهشدن نیازهای انسان را هم شامل میشود.
به این ترتیب، دستیابی به شادی آنقدرها دور از دسترس نیست، همانطور که دستیافتن به تفریح در شهر، یک کار غیرممکن نمینماید. بهگفته رازدار، نظریهای وجود دارد که تکلیف تفریحات آدمها را روشن کرده هست. این نظریه برای هر ٨ساعت کار مفید، نیاز به ٢٠دقیقه تفریح را عنوان کرده هست.
حالا اگر انسانها با تفریحاتی که انتخاب میکنند، به رضایتمندی نمیرسند، بد نیست دلمشغولیشان در حوزه شغلی را مورد ارزیابی قرار دهند. به عبارت دیگر، فعالیت در شغلی که مورد علاقه فرد نیست، تاثیرش را روی جزءبهجزء ابعاد زندگی او میگذارد. در این میان تفریحات هم مستثنی نیستند، بنابراین فعالیت در شغلی که موردعلاقه شخص نیست، تفریح را هم برای او بیمعنا میکند.
علت این امر را در بروز افسردگی به دلیل تعدد رفتار مبتنیبر عدمنیاز میتوان پیدا کرد، چراکه نبود رضایت به گفته رازدار در فرد احساس نیاز کاذبی به یک فعالیت موهوم به نام تفریح به وجود میآورد اما با انجام فعالیت تفریحی، تغییری در حالت روحی او ایجاد نمیشود.
انجمن اوقاتفراغت اینروزها علاوهبر تحقیقات علمی روی موضوع فراغت، کارهای ویژهتری هم انجام میدهد. جشنواره زمستانه برگزار میکند و قرار هست بهزودی خانه فراغت را راهاندازی کند.

اینستاگرام انجمن هر چندوقت یکبار بازی جدیدی را معرفیمیکند که میتواند خانوادهها را دورهم جمع کند. از طرف دیگر نخستین کنفرانس ملی اوقاتفراغت در اردیبهشتماه برگزارمیشود و قرار هست بهطور تخصصی روی مسأله کیفیت زندگی کار کند.
اخبار کارهای هیجانانگیز انجمن هم قرار هست کمکم به گوش مردم برسد. اما واضح این هست که انجمن اوقاتفراغت تمام تلاشش را میکند تا هیجان و بازی را به زندگیها برگرداند. زندگیهایی که دچار روزمرگی شدهاند و هیجان و شادی کمی را در خود جای داده هست. زندگیهایی که ممکن هست آدمها را به سمت افسردگی پیش ببرد و در دایره بیهودگی گیر بیندازد.